شنیده شده که قرار است چرخه تولید فولاد در بافق کامل شود. بسی جای خوشحالی است که مسئولین محترم شهرستان به دنبال ارزش افزوده تولیدات خام شهرستان هستند و در فکر جلوگیری از خام فروشی. اما چه خوب است در کنار این تفکر شایسته روی دیگر سکه را هم نظری بیاندازند و قدری آینده نگری را خمیرمایه تلاششان کنند.
صنایع فولاد سالهاست که در استان مجاورمان یعنی اصفهان مشغول به تولید است و از کودکی یادمان هست که همواره انتقادات شدیدی به مکانیابی اشتباه این صنعت در ایران مرکزی بوده است و به لحاظ مصرف آب فراوان و آلودگیهایی که در پی دارد سردمداران محیط زیست با استقرار آن در مجاورت شهرها و دشتهای ایران مرکزی مخالف بودهاند. این صنعت علیرغم سرازیر کردن درآمد فراوان به جیب سهامداران دو اشکال عمده دارد:
اولین اشکال آن آلودگی ناشی از انتشار عناصر سنگین درخاک و گازهای آلوده در هواست. مقالات علمی متعددی از آلودگی خاک سطحی اطراف شهرکهای صنعتی فولاد و هوای اطراف آن خبر دادهاند.
این موضوع برای شهرستان بافق از دو جنبه حادتر است. یکی اینکه موقعیت این صنایع (اگر قرار است در مجاورت معدن چغارت احداث شود) در راستای وزش بادهایی است که خصوصاً در بهار و تابستان از معدن مستقیما به سمت بافق (بادهای شمال شرقی، همان که در بافق به باد امام رضا معروف است) میوزد. این بادها گازهای آلوده ناشی از این صنعت را به سمت مناطق مسکونی و کشاوری حمل میکند. علاوه بر این، عناصر سنگینی که ناشی از گرد و غبار این صنایع است نیز در همین راستا منتشر میشوند. عناصر سنگین (مانند سرب، روی، نیکل، کرم، کادمیم و …) جزء مواد سمی در محیط زیست محسوب میشوند و ورود آن به بدن عوارض ناگواری خصوصاً برای کودکان و نو جوانان به دنبال دارد.
جنبه دوم، وضعیت اکوسیستم شهرستان بافق است. اکوسیستمی خشک و شکننده با پوشش گیاهی ضعیف که باعث شده خاک مستقیما در معرض بادهای فرساینده قرار گیرد. نکته قابل تأمل این است که عناصر سنگین در خاک سطحی رسوب کرده و همانجا میمانند و تحرک پذیری کمی دارند. نظر به فعال بودن فرسایش بادی، این عناصر در اثر بادهای شدید بعدی میتوانند باز در هوا معلق شوند.
انتشار بر روی اراضی کشاورزی و ورود به زنجیره غذایی خطر دیگری است که حضور عناصر سنگین در خاک مزورعی و کشاورزی دارد. بنابر این عناصر سنگین هم خاک سطحی را آلوده میکنند، هم گیاهان را آلوده میکنند و هم سلامت جامعه را به خطر میاندازند.
دومین اشکال این صنعت مصرف آب زیاد آن است. در حال حاضر کشاورزان بافقی شاهدند که چند سالی است آب هر چاه دارای سهمیه مشخصی شده و بیش از آن حق برداشت ندارند. این سهمیه بندی باعث شده که مدتی از سال مجبور باشند چاه کشاورزی خود را خاموش کنند. این وضعیت خود بهترین شاهد برای کاهش توان دشت بافق در فراهم کردن آب مورد نیاز جمعیت کنونی است. افت سطح آب را همه واقفند و نیاز به ارائه دلیل و گواه ندارد. در شرایط کنونی تنها منبع تأمین آب در دشت بافق برای صنعت فولاد همین منابع آب زیرزمینی است و لاغیر، که خود شرایط مناسبی ندارد. آبی که میلیونها سال اندک اندک از نفوذ بارشها (با مقدار حدود یک پنجم میانگین بارندگی کشور) ذخیره شده و برداشت بیرویه آن توسط نسل امروزی حق استفاده از آن را برای نسلهای بعدی ضایع کرده است. قطعاً نگرش به توسعه صنعت فولاد بدون لحاظ شرایط موجود منطقه و آینده نگری شایسته نیست. لذا با در نظر گرفتن شرایط محیطی شهرستان احداث این مجموعه صنعتی (در مجاورت شهر بافق و در دشت بافق) به مصلحت امروز و آینده نیست. پیشنهاد میشود در صورتی که بنا باشد این مجموعه احداث شود اول مکانیابی مناسبی هم به لحاظ آلودگی و هم به لحاظ تأمین آب آن شود تا مدیون سلامت و بهرهمندی نسل فعلی و آینده نباشیم.
* دکتر محمدجواد قانعی بافقی
* دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه اردکان
ثبت دیدگاه