مطالبهگری، خواستن یک حق و پیگیری برای رسیدن به آن حق است و به عنوان یکی از مصادیق امر به معروف و نهی از منکر نهتنها حق بلکه رسالت عموم مردم در راستای مقابله با فساد، استقرار عدالت حداکثری و در نهایت تحقق تمدن نوین اسلامی در عصر کنونی است. اما چگونه است که گاه جریان مطالبهگری از مسیر اصلی خود منحرف شده و دچار افراطیگری و بیخردی میشود؟ چه میشود که تلاش برای اصلاح امور نظام و آرمانخواهی جای خود را به تخریب، افترا و جوسازیهای رسانهای میدهد؟ و یا چطور ممکن است سیاستزدگی افراطی و تعصبات جناحی، زمینهساز مطالبهگریهایی غیرعالمانه و به دور از انصاف شده و در این مسیر آبروهایی رفته و دیگر بازنگردد؟ پاسخ تنها یک چیز است: “عدم آگاهی و یا عدم به کارگیری شاخصهای مطالبهگری صحیح”
متاسفانه چند وقتی است که مطالبه گری در بافق با برگزاری تریبون های آزاد شکل و فرم جدیدی از مطالبه گری را به اجرا گذاشته است که در برخی موارد فاقد دقت و درایت لازم بوده است و از نپختگی و شتابزدگی دست اندرکاران این برنامه حکایت میکند و مسائلی به نام مطالبات مردم مطرح شده که متاسفانه در شأن و منزلت مردم شریف بافق نیست. به عنوان مثال یکی از مطالبات مردم بافق که در اولین بیانیه این جریان فکری لیست شده است پرداخت امتیازات به کارکنان شرکت سنگ آهن بدون رعایت حروف الفباست چون فرد مطالبه گر معتقد است به دلیل این که نام خانوادگی اش جزو آخرین حروف الفباست وقتی امتیازات سنگ آهن بین کارکنان توزیع می شود اجناس بنجل و بی کیفیت نصیب وی می شود در حالی که بقیه افراد که نام خانوادگی شان جزو حروف اول الفباست اجناس بهتر و با کیفیت تر را از آن خود می کنند. یا خواسته دیگر مطالبه گران در این لیست، شلاق زدن مجرمان در ملا عام است، مجازاتی که به دلیل وهن به انسانیت و ترویج خشونت در کشور اجرا نمی شود واز طرف دیگر این مطالبه شباهت عجیبی با مطالبات طالبان در افغانستان دارد که خواستار اجرای احکام شریعت مانند سنگسار کردن و…هستند که امروزه در افغانستان انجام می شود و از طالبان چهره ای وحشی و بربر به دنیا مخابره می کند که انزجار و نفرت جهانیان را برمی انگیزد و اسلام هراسی را ترویج می دهد.
بپذیریم از این درخت مطالبه گری جز میوه های تلخ و بدمزه ای که کام مردم را تلخ تر می کند ثمره ای دیگر برجا نمی ماند آن هم در زمانه عسرت و اندوه که هزاران مشکل معیشتی بر مردم تحمیل شده است. مردم امروزه به امید و آرامش و شادی نیاز دارند نه ترویج خشونت و اجرای حدود الهی در ملا عام. مهم ترین مطالبه مردم در یک کلمه زندگی کردن بدون دغدغه و در سایه آرامش است. لذا توصیه میشود مطالبه گران در ابتدا با رعایت قانون در برگزاری این چنین برنامه هایی، دقت و وسواس ویژه در انعکاس مطالب خود داشته باشند تا دچار انحراف در مسیر خود نشوند. از طرف دیگر همگان اذعان دارند اگر مطالبهگری صحیح در جامعهای نهادینه شود و عموم افراد فارغ از جایگاه و منافع خود، در مسیر مطالبهگری صحیح و اصلاح حکمرانی گام بردارند، آن جامعه مسیر تعالی را با سرعت افزون طی خواهد نمود اما اگر بایدها و نبایدهای آن رعایت نشود به سادگی از مسیر منحرف میشود. پس فعالان این عرصه باید هشیار، محتاط و صبور باشند و بر تداوم حرکت در مسیر صحیح و منطقی تأکید کنند تا این حرکت بهحق مردمی به یک حرکت ناحق تبدیل نشود. امید آن که با رعایت آداب مطالبهگری در راستای فراهم کردن بسترهای تحول در شهرستان، زمینه های توسعه و آبادانی سرزمین نخل و آفتاب فراهم گردد.
خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خشنود باشی و ما رستگار
* حسین ارجمند
* دبیر شورای فرهنگ عمومی بافق و مدرس دانشگاه
ثبت دیدگاه